شهدا سال 63 -زندگینامه شهید علیرضا حائم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
سر را به خدا سپرده بود و با قامتی چون کوه، استوار در مقابل پلیدی و پلید پروران ایستاده بود. آرزوی نوشیدن یک جرعه میناب از دست ساقی حق داشت که دوست پذیرایش شد و برخوان نعمت خود او را نشاند. او که در روز ۲۰ خردادماه سال ۱۳۴۴ در یک خانواده متدین و مذهبی، در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. وقتی روی ماهش را دیدند، لبخند بر لبهای پدر و مادر نشست و با سپاس از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
سر را به خدا سپرده بود و با قامتی چون کوه، استوار در مقابل پلیدی و پلید پروران ایستاده بود. آرزوی نوشیدن یک جرعه میناب از دست ساقی حق داشت که دوست پذیرایش شد و برخوان نعمت خود او را نشاند. او که در روز ۲۰ خردادماه سال ۱۳۴۴ در یک خانواده متدین و مذهبی، در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. وقتی روی ماهش را دیدند، لبخند بر لبهای پدر و مادر نشست و با سپاس از...
زندگینامه جانباز علی فرپور
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
معلم جانباز، علی فرپور فرزند سبزعلی، در تاریخ دوم مرداد ماه سال 1335 در روستای جهانآباد از بخش آباده طشک شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. در خانوادهای مذهبی و متدین، ساده و بیریا پرورش یافت. دوران ابتدایی را در روستای جهانآباد گذراند. برای ادامه تحصیل در مقطع متوسطه عازم نیریز شد. در دبیرستان امام خمینی(ره) - دبیرستان احمد نیریزی سابق- به تحصیل پرداخت. پس از اتمام مقطع متوسطه، در دانشسرای تربیت معلّم شیراز تحصیلات خود را ادامه...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
معلم جانباز، علی فرپور فرزند سبزعلی، در تاریخ دوم مرداد ماه سال 1335 در روستای جهانآباد از بخش آباده طشک شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. در خانوادهای مذهبی و متدین، ساده و بیریا پرورش یافت. دوران ابتدایی را در روستای جهانآباد گذراند. برای ادامه تحصیل در مقطع متوسطه عازم نیریز شد. در دبیرستان امام خمینی(ره) - دبیرستان احمد نیریزی سابق- به تحصیل پرداخت. پس از اتمام مقطع متوسطه، در دانشسرای تربیت معلّم شیراز تحصیلات خود را ادامه...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید علی اصغر تمنادار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی اصغر تمنادار »
علیاصغر، 1335/7/20 در یک روز پاییزی، طراوت بهار را به خانواده مذهبی، کشاورز و زحمتکش خود به ارمغان آورد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نیریز و راهنمایی را در مدرسه بزرگی و متوسطه را در دبیرستان احمد نیریزی با موفقیت پشت سر گذاشت. همزمان با درس، به کار کشاورزی نیز مشغول بود و اوقات فراغت خود را با کار در مزرعه میگذراند. شروع دوران سربازی او همزمان با درگیریهای اوایل انقلاب اسلامی بود. پس از گذراندن چندین...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید علی اصغر تمنادار »
علیاصغر، 1335/7/20 در یک روز پاییزی، طراوت بهار را به خانواده مذهبی، کشاورز و زحمتکش خود به ارمغان آورد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نیریز و راهنمایی را در مدرسه بزرگی و متوسطه را در دبیرستان احمد نیریزی با موفقیت پشت سر گذاشت. همزمان با درس، به کار کشاورزی نیز مشغول بود و اوقات فراغت خود را با کار در مزرعه میگذراند. شروع دوران سربازی او همزمان با درگیریهای اوایل انقلاب اسلامی بود. پس از گذراندن چندین...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید اصغر نجیبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
بسم الله القاصم الجبارین ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. 1 مپندارید آنها که در راه خدا کشته شدهاند، مردگانند؛ بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند. من در حالی این وصیتنامه را مینویسم که در برابر مسجد امام زمان(عج) ایستادهام. این وصیتنامه را شروع به نوشتن میکنم. این وصیتنامه را مینویسم و با امام زمان(عج) روبرو میشوم. سلام، سلام گرمی از میان غرش توپ و تانک، سلامی از میان ترکش خمپاره، سلامی گرم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
بسم الله القاصم الجبارین ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. 1 مپندارید آنها که در راه خدا کشته شدهاند، مردگانند؛ بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی میخورند. من در حالی این وصیتنامه را مینویسم که در برابر مسجد امام زمان(عج) ایستادهام. این وصیتنامه را شروع به نوشتن میکنم. این وصیتنامه را مینویسم و با امام زمان(عج) روبرو میشوم. سلام، سلام گرمی از میان غرش توپ و تانک، سلامی از میان ترکش خمپاره، سلامی گرم...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید سید فخرالدین مصطفوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سيد فخرالدين مصطفوي »
طبیعت زیبا و کوچههای گلی روستای خواجه جمالی هنوز خاطرات کودک زیبای خود را که در خانه یکی از سادات در تاریخ ۱۳۴۱/۵/۲۰ چشمهای خود را به دنیای خاکی گشوده بود، فراموش نمیکند. آن کودک کسی جز سید فخرالدین مصطفوی نبود که در میان خانوادهای متدین و اهل معرفت پا به عرصه هستی نهاده بود. از همان اوایل کودکی پسری باهوش و زرنگ بود و آثار فراست در سیمای معصوم او، حکایت از درون متلاطم و روح بزرگش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سيد فخرالدين مصطفوي »
طبیعت زیبا و کوچههای گلی روستای خواجه جمالی هنوز خاطرات کودک زیبای خود را که در خانه یکی از سادات در تاریخ ۱۳۴۱/۵/۲۰ چشمهای خود را به دنیای خاکی گشوده بود، فراموش نمیکند. آن کودک کسی جز سید فخرالدین مصطفوی نبود که در میان خانوادهای متدین و اهل معرفت پا به عرصه هستی نهاده بود. از همان اوایل کودکی پسری باهوش و زرنگ بود و آثار فراست در سیمای معصوم او، حکایت از درون متلاطم و روح بزرگش...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید فرامرز علیمردانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید فرامرز علیمردانی »
به شوق وصال یار مجنون صفت در پی لیلی دوان بود و از سرزنشهای خار مغیلان رنجشی نداشت. فرامرز 1345/4/7 در روستای قلعه بهمن نیریز، میان خانوادهای مؤمن و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در روستا و در کنار خانواده سپری کرد. مشکلات زندگی اورا از کسب دانش و علوم طبیعی محروم ساخت. برای کمک به خانواده در تأمین نیاز زندگی به شغل دامداری روی آورد و چند ماهی را هم در یکی از معادن...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید فرامرز علیمردانی »
به شوق وصال یار مجنون صفت در پی لیلی دوان بود و از سرزنشهای خار مغیلان رنجشی نداشت. فرامرز 1345/4/7 در روستای قلعه بهمن نیریز، میان خانوادهای مؤمن و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در روستا و در کنار خانواده سپری کرد. مشکلات زندگی اورا از کسب دانش و علوم طبیعی محروم ساخت. برای کمک به خانواده در تأمین نیاز زندگی به شغل دامداری روی آورد و چند ماهی را هم در یکی از معادن...
زندگینامه آزاده حسن توده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
برادر حسن توده فرزند رضا، در تاریخ یکم آذرماه سال1345 در روستای مشکان نیریز در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. دوران ابتدائی را در دبستان ششم بهمن روستای مشکان با موفقیت گذراند. سپس وارد مدرسه راهنمائی ابوریحان شده و تا دوم راهنمائی تحصیل کرد. به دلائل مختلف از جمله مشکلات مالی و تحصیلی درس را رها کرده و برای کمک به تأمین معاش خانواده در کنار برادرانش به کشاورزی پرداخت. در محیط خانواده روستائی، اخلاقی پسندیده...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
برادر حسن توده فرزند رضا، در تاریخ یکم آذرماه سال1345 در روستای مشکان نیریز در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. دوران ابتدائی را در دبستان ششم بهمن روستای مشکان با موفقیت گذراند. سپس وارد مدرسه راهنمائی ابوریحان شده و تا دوم راهنمائی تحصیل کرد. به دلائل مختلف از جمله مشکلات مالی و تحصیلی درس را رها کرده و برای کمک به تأمین معاش خانواده در کنار برادرانش به کشاورزی پرداخت. در محیط خانواده روستائی، اخلاقی پسندیده...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید مسعود منزه
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد مسعود منزه »
مسعود در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۰ بهعنوان هدیه الهی به خانواده متدین منزه در شهرستان نیریز، در کنار سفره هفتسین با اولین نگاه معصومانه خود لبخند شادی را بر لبهای مادر نشاند. با گذراندن دوران کودکی لباس دبستانی به تن کرد و دوره دبستان را در مدرسه امیرکبیر داراب به اتمام رساند. سیزدهمین بهار عمر را پشت سر گذاشته بود که از نعمت حمایتها و مهربانیهای پدر محروم و با فداکاری بیدریغ مادر راه زندگی را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد مسعود منزه »
مسعود در اولین روز از فروردین سال ۱۳۴۰ بهعنوان هدیه الهی به خانواده متدین منزه در شهرستان نیریز، در کنار سفره هفتسین با اولین نگاه معصومانه خود لبخند شادی را بر لبهای مادر نشاند. با گذراندن دوران کودکی لباس دبستانی به تن کرد و دوره دبستان را در مدرسه امیرکبیر داراب به اتمام رساند. سیزدهمین بهار عمر را پشت سر گذاشته بود که از نعمت حمایتها و مهربانیهای پدر محروم و با فداکاری بیدریغ مادر راه زندگی را...
شهدا سال 65 -خاطراتی از برادر شهید اکبر ربیعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
در آخرین اعزام به جبهه، چون مدت ۲۲ روز از برگشتن او از جبهه نگذشته بود، از طرف خانواده از جبهه رفتن او ممانعت شد. به برادران گردان کمیل هم سفارش شده بود که از سوار کردن ایشان خودداری نمایند. ولی او بهوسیله دوستانش به خارج از شهر نیریز میرود تا در خارج از شهر سوار خودرو شود، ولی برادران گردان از بردن او به جبهه جلوگیری میکنند. بادلی شکسته و گریان و نالان بهوسیله خودروهای عبوری خود...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اکبر ربيعي »
در آخرین اعزام به جبهه، چون مدت ۲۲ روز از برگشتن او از جبهه نگذشته بود، از طرف خانواده از جبهه رفتن او ممانعت شد. به برادران گردان کمیل هم سفارش شده بود که از سوار کردن ایشان خودداری نمایند. ولی او بهوسیله دوستانش به خارج از شهر نیریز میرود تا در خارج از شهر سوار خودرو شود، ولی برادران گردان از بردن او به جبهه جلوگیری میکنند. بادلی شکسته و گریان و نالان بهوسیله خودروهای عبوری خود...
زندگینامه جانباز حسین میرغیاثی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حسین میرغیاثی فرزند احمد، در تاریخ 15 اردیبهشت ماه سال 1341 در شهرستان نیریز و در دامان خانوادهای متعهد و با ایمان دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانواده سپری و سپس تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان فاطمه طباطبایی نیریز آغاز کرد. بعد از اتمام دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی حبیب الله بهرامی این شهر شد. در سال دوم راهنمایی از ادامه تحصیل خودداری و در مغازه پدرش مشغول به کار گردید. با...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حسین میرغیاثی فرزند احمد، در تاریخ 15 اردیبهشت ماه سال 1341 در شهرستان نیریز و در دامان خانوادهای متعهد و با ایمان دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانواده سپری و سپس تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان فاطمه طباطبایی نیریز آغاز کرد. بعد از اتمام دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی حبیب الله بهرامی این شهر شد. در سال دوم راهنمایی از ادامه تحصیل خودداری و در مغازه پدرش مشغول به کار گردید. با...